برچسب ها :
در همهمه ی بـازی سرخ آبی ها
بشکسته دلم از غـمِ بی آبی ها
آقا تو برای من "حرم" را بنویس
گـورِ پــدرِ تمـــامِ این "دربی ها"!
برچسب ها :
گزارش اختصاصی پایگاه خبری تحلیلی دانشجویان استان قزوین"کیوسنا"
آبانماه سال ۹۰ از طرف دانشگاه، با عنوان راهیان نور غرب در مراسم روز عرفه منطقه سومار حاضر بودیم؛ آنجا وقتی آقای میثم مطیعی در خلال قرائت دعای عرفه و پشت میکروفن، شدید اللحن به کارگردان مراسم، به خاطر رفت و آمد متعدد دوربین ها و تذکر درگوشی ای که خواسته بودند صورتش را بالا بگیرد، تا تصویربردارها اشکهای او را نشان دهند، اعتراض کردو این صحبتها باعث شد خیلی سریع شبکه سوم سیما، پخش زنده این مراسم را قطع کند؛پیش خودم گفت،اینگونه روحیات مانع موفقیت این مداح جوان خواهد شد.
او این مراسم را که قرار بود تا پایانش یعنی تا خاکسپاری شهدای گمنام ادامه دهد را نصفه کاره رها کرد و با شال زمستانی خودش صورتش را پوشاند و از بین جمعیت خارج شد.
شاید قهر سه ساله تلویزیون با مطیعی ارتباطی به این مراسم داشته باشد، قهری که صدا و سیما فقط مجبور می شد برنامه های بیت رهبری او را پخش کند.
برچسب ها :
طبق فرموده ی رسول خدا(ص) هر کس 40 روز خود را به خاطر خدا پاک کند، ادامه راه را خدا به او نشان می دهد. حکایت زیر بیانگر این فرموده است:
یکی از کارمندان عالی رتبه شهرداری نقل کرد که:
«به علتی مرا از شهرداری اخراج نمودند. رفتم خدمت حاج شیخ حسنعلی نخودکی، ایشان فرمودند:
«نمازهایت را اول وقت بخوان، چهل روز دیگر کارت درست میشود.»
مدت یک ماه گذشت اثری ظاهر نشد مجدداً مراجعه کردم فرمودند:
«گفتم چهل روز دیگر.»
هر چه فکر کردم آثاری و امیدی در ظاهر نبود روز چهلم در خیابان نزدیک یک قهوهخانه نشسته بودم.
شهردار سابق مشهد با درشکه از آن محل عبور میکرد بلند شده سلام کردم. درشکه را نگاه داشت پرسید چرا این جا نشستهای مگر کاری نداری؟ شرح حال خود را گفتم.
گفت با من بیا. با ایشان سوار درشکه شدم، رفتیم به استانداری و فوری دستور داد رفع اتهام از من کرده مرا به خدمت برگرداندند و درست قبل از ظهر چهلمین روزی که مرحوم حاج شیخ فرموده بودند حکم اعاده به خدمت مرا داده و مشغول کار شدم»!
پی نوشت:
کتاب نشان از بی نشان ها، کرامات شیخ حسنعلی نخودکی
برچسب ها :
بهاره رهنما: سینه زدن زیر پرچم حسین(ع) لیاقت میخواهد.
بعد از آن که چندی پیش بهاره رهنما در صفحه شخصی خود مطلبی را در خصوص مقتل خوانی حضرت رقیه سلام الله علیها و عرض ارادتش به دستگاه حضرت سید الشهدا علیه السلام گذاشت بسیاری از کاربران شبکه های اجتماعی با توهین و تخریب، او را به خاطر این عرض ارادت به تمسخر و استهزا گرفته و با لحن تند و بی ادبانه ای بهاره رهنما را به تحجر متهم کردند. پس از آن بود که شبکه بی بی سی نیز با پوشش این موضوع، به بهاره رهنما و این حرکت ارزشی او توهین و او را تمسخر کرد. اما دقیقا چه اتفاقی افتاده بود؟ داستان از این قرار بود که بهاره رهنما با انتشار تصویری، مطلبی در شبکه اجتماعی اش گذاشت:
«ديشب اجازه گرفتم و رورانس نموندم. دقيقه نود رسيدم اما بالاخره رسيدم، ميان خيمه هايي كه به تبرك نام حسين (ع)بر پا شده بود. دعوت بودم به عنوان سفير انجمن حمايت از كودك به خوانش مقتل خاني حضرت رقيه (س) تمام طول راه گفتم اگر نرسم لابد لياقت نداشتم اما بالاخره شكر رسيدم. رسول نجفيان عزيز با ساز ديوان همراهي ام كرد و اشك اما مكث هاي طولاني انداخت ميان كلمات مقتل خواني ام. حس مي كردم موج قضاوت ها و نيز محبت ها را اما خواندم بي ترس از اينكه چقدر برچسب بخورم يا نخورم از عزيزترين و پر لذت ترين اجراهاي عمرم بود. اين برنامه مقتل خواني تا شنبه در محوطه برج ميلاد ادامه دارد با برنامه هاي متنوع از دستش ندهيد!
و قسمتي از اين مقتل خواني كه أمامك وا بريد ياد كودكان غزه را زنده كرد اين بود: مرز يك كودك است ،اگر كودكي را دوست نداري از سپاه محمد نيستي كه از ياد برده اي مصطفي افرينش نمار جماعت را در گرو كودكانگي كودكي كرده بود بر شامه هايش به وقت سجده...»
بعد از آن بود که سیل انتقادات بی ادبانه علیه خود رهنما و اعتقادات مذهبی او و عزاداری حضرت سیدالشهدا آغاز شد. بعد از آن بود که بهاره رهنما با انتشار مطلب زیر، به این تخریب ها واکنش نشان داد:
«من كه جز يك فن پيج صفحه اي در فيس بوك ندارم. اما شنيدم تو فيس بوك حال خيلي ها خرابه سر مقتل خوني من از بي بي سي و نادر فتوره چي بگير تا خيلي از روشنفكر نماهاي ديگه جوابم فقط به اين آدما اينه زير پرچم حسين ع سينه زدن لياقت ميخواد افتخار ميكنم كه از بچگي اين ارادت رو داشتم و دارم جالبه كه حتي مصاحبه با تلوزيون رو بخاطر همين حواشي بعد برنامه حذف كردم و انجام ندادم اما نميدونستم هنوزم ادماي هستن كه بخاطر اعتقاد مذهبي كه خيلي شخصيه توهين ميكنن و به اسم دموكراسي فحاشي ميكنن و آنقدر وقاحت دارن كه علمداري امام حسين ع رو تحجر بدونن بازم تاكيد ميكنم من افتخارميكنم به خواندن مقتل حضرت رقيه در محرم سال هزار و سيصد و نود و سه شمسي و نذر كردم تا زنده ام برأي همه كودكان مظلوم در جنگ و به عنوان سفير انجمن حمايت از حقوق كودكان مقتل حضرت رقيه رو برأي مردم بخوانم /يا حسين»
این اولین بار و صد البته آخرین بار نیست که اقدام ارزشمند یک هنرمند بلافاصله با توهین ها و تخریب های برخی افراد و هم چنین شبکه های معاند نظام سلطه قرار می گیرد. اما واکنش تند و صریح در برابر دستگاه عزاداری حضرت سیدالشهدا علیه السلام اخیراً رنگ و بوی تند تر و صریح تری گرفته که موج حملات به حرکت ارزشمند بهاره رهنما آخرین نمونه آن است.
برچسب ها :
در این میان «ری» خطهای که از دیرباز مهد پرورش و فروغ گستر چهرههای نورانی به ساحت علم و دین بوده، از این موهبت بینصیب نبوده است و مفتخر است که سالیان طولانی، آشیانه و قرارگاه نوادگان رسول خدا (سلام الله علیهم) بوده است. عبدالعظیم حسنی (علیه السلام)، نواده امام مجتبی (علیه السلام) از جمله این گهرهای پاک و نورانی در «ری» است.
نسب وی به چهار واسطه به امام دوم شیعیان، امام حسن مجتبی (علیه السلام) می رسد. پدر او عبدالله فرزند علی، فرزند حسن، فرزند زید، فرزند حسن بن علی بن ابیطالب (علیهما السلام) است. متأسفانه از تاریخ ولادت گوهر درخشنده «ری» اطلاع دقیقی در دست نیست، ولی آنچه که برخی از مورخان بر آن پای میفشارند این است که وی در زمان امام موسی بن جعفر (علیه السلام) حیات داشته است.
از افتخارات عبدالعظیم حسنی (علیه السلام) این است که وی محضر سه امام معصوم، امام جواد (علیه السلام)، امام هادی (علیه السلام) و امام عسگری (علیه السلام) را درک نموده و از ایشان روایت نموده است.
از وی یک پسر به نام محمد و یک دختر به نام امسلمه(1) به یادگار ماند که قبر محمد در یک فرسخی سامرا واقع است.
با نگاهی به اخبار درباره وی، این نکته به دست میآید که وی مورد مهر و علاقه و محل اعتماد و اطمینان ائمه بوده است، چنان که در روایتی امام هادی (علیه السلام) به ابوحامد رازی میفرماید: «اگر برای تو مشکلی در دین پیش آمد، از عبدالعظیم بن عبدالله حسنی بپرس و سلام مرا به او برسان».(2)
دلیل این علاقه و محبت امامان معصوم به او این بوده که وی بر خلاف بعضی از اسلاف و بنیاعمام خود در مقابل امامان معصوم زمان خویش بسیار خاضع و خاشع و اطاعت از ایشان را واجب میدانسته و سرپیچی نمیکرد.
این یکی از ابعاد بزرگ شخصیتی عظیم عبدالعظیم است که بروز و تجلی این روحیه، عرضه دین به امام هادی (علیه السلام) است. هنگامی که عبدالعظیم حسنی (علیه السلام) خدمت امام هادی (علیه السلام) شرفیاب میشود، آن حضرت هنگامی که او را میبیند، میفرماید:
«مرحبا به تو ای ابوالقاسم؛ تو به حق دوست مایی». عبدالعظیم عرضه میدارد که میخواهم دین خود را عرضه کنم تا اگر پسندیده است تأیید فرمایید. حضرت اجازه میفرماید و عبدالعظیم عقاید خود را بیان میکند، سپس امام میفرماید: «ابوالقاسم، به خدا این دین خداست که آن را برای بندگانش پسندیده است؛ بر آن پایدار باش. خدایت در دنیا و آخرت بر آن پایدار بدارد».(3)
دیگر از افتخارات عبدالعظیم حسنی (علیه السلام) فرمایش امام حسن عسکری (علیه السلام) درباره شخصیت اوست که حضرت فرمود: «اگر عبدالعظیم نبود، میگفتم هر آینه علی بن حسن بن زید بن حسن فرزندی از خود باقی نگذاشت».(4)
سرشارترین و حساسترین مقطع حیات عبدالعظیم (علیه السلام)، دوران امام هادی (علیه السلام) بود که آخرین بار که به دیدار امام شرفیاب شد، حضرت به او دستور داد که از عراق هجرت کند و به ری برود. علت این دستور سختگیری خلفای عباسی نسبت به خاندان پیامبر و شیعیان ائمه بود که کار را به جایی رساندن که در دوره متوکل چندین بار مزار سید الشهدا (علیه السلام) را ویران کردند. از این رو عبدالعظیم (علیه السلام) به دستور امام هادی مخفیانه به ری هجرت کرد.
در ری در منزل یکی از شیعیان ساکن شد ودر سرداب خانه اقامت کرد. او روزها را روزه میگرفت و شبها را به نماز میایستاد و گاهی اوقات از مخفیگاه خود بیرون میآمد و به زیارت قبر حضرت حمزه میرفت.
آن یادگار امام مجتبی (علیه السلام) تا آخر عمر در ری ماند و منشأ برکات بسیاری برای شیعیان ائمه شد و بالاخره در 15 شوال سال 253 هجری قمری(5) رحلت کرد.
سه قول درباره نحوه درگذشت او در تاریخ وجود دارد: برخی مرگ او را طبیعی دانسته، برخی دیگر آن را بر اثر زلزله برشمردهاند و در قولی دیگر درگذشت وی به وسیله زنده به گور کردنش به وسیله دشمنان رخ داده.(6)
شیخ صدوق مینویسد: پس از درگذشت عبدالعظیم حسنی (علیه السلام) مردی بر ابوالحسن علی بن محمد هادی (علیه السلام) درآمد. امام (علیه السلام) از او پرسید کجا بودی؟ گفت: به زیارت حسین (علیه السلام) رفته بودم. فرمود:
پی نوشت:
1. عمده الطالب، ص49.2. روضات، ج4، ص208.
3. امالی صدوق، مجلس 54.
4. عبدالعظیم حسنی، ص25.
5. الذریعه، ج7، ص169.
6. عبدالعظیم حسنی، ص64.
7. ثواب الاعمال، ص124.
برچسب ها :
عبدالعظيم از دانشمندان شيعه و از راويان حديث ائمه معصومين (عليهمالسلام) و نيز از چهرههاى بسيار محبوب و مورد اعتماد نزد اهل بيت عصمت و طهارت(عليهمالسلام) به شمار ميرفت. دوران وى گرچه عصر حاكميت عباسيان و ايجاد خفقان و سختگيرى نسبت به شيعيان بود, ولى مدافعان دين و حافظان مكتب كه روايات امامان را ثبت و نقل ميكردند نقش عمدهاى در پاسدارى و صيانت از فرهنگ والاى اهل بيت (عليهمالسلام) داشتند و اين بزرگوار يكى از سنگربانان عقيده تابناك تشيع محسوب ميشد كه در حفظ و انتشار سخنان ائمه اطهار (عليهمالسلام) سخت كوشا بود. ستايشهاى فراوان ائمه (عليهمالسلام) از وي, نشان دهندهى شخصيت والاى علمى و معنوى وى ميباشد.
« شيخ محمد شريف رازي» پيرامون ادب حضرت عبدالعظيم (عليهالسلام) نسبت به ساحت ائمه معصومين (عليهمالسلام) چنين مينويسد: « رفتار و عادت كريمانه حضرت عبدالعظيم(عليهالسلام) اين بود كه هر وقت وارد مجلس حضرت امام جواد يا امام هادي(عليهاالسلام) ميشد با كمال ادب و خضوع و غايت حيا و تواضع در حاليكه دستهاى خود را از ردا بيرون آورده بود،با كمال ادب به محضر آن امام سلام ميكرد و امام پس از جواب سلام، او را نزديك خود ميخواند و در كنار خويش مينشاند؛ به حدّى كه زانوى مباركش به زانوى مبارك امام ميچسبيد و امام كاملاً از احوال او سؤال ميكرد كه اين موجب غبطه ديگران ميشد.»[2]
شيخ صدوق «رحمت الله عليه» در كتاب « كمالالدين» مينويسد: وقتى كه حضرت عبدالعظيم (عليهالسلام) خدمت امام هادي(عليهالسلام) مشرف شد و عقايد خود را اظهار نمود،امام فرمودند: تو از دوستان حقيقى ما هستي.[3]
مؤلف كتاب «جنة النعيم» ميگويد: شخصى به نام ابا حماد رازى ـ از شيعيان و مواليان شهر رى ـ با وجود مشكلات آن زمان به سامراء رفت و خدمت امام زمانش حضرت على النقى (عليهالسلام) رسيد و مسائلى را پرسيد. امام ضمن پاسخ به مسائل او فرمود:« اى ابا حماد! هر گاه مشكلى از امور دينى برايت پيش آمد،جواب مشكل خود را از عبدالعظيم حسنى بخواه و سلام مرا به او برسان».[4]
در فضيلت زيارت مرقد حضرت عبدالعظيم حسني(عليهالسلام) به اين روايت بسنده ميكنيم: مردى از اهل ري، خدمت امام هادي(عليهالسلام) رسيد. امام از او پرسيدند،كجا بودي؟ گفت به زيارت سيدالشهدا(عليهالسلام) رفته بودم. حضرت فرمودند: بدانكه اگر قبر عبدالعظيم حسني(عليهالسلام) را زيارت كنى گويا حسين بن علي(عليهالسلام) را زيارت كردهاي.[5]
امام رضا(عليهالسلام)خطاب به حضرت عبدالعظيم حسنى چنين فرمودند: « اى عبدالعظيم! سلام مرا به دوستانم برسان و به آنان بگو كه شيطان را به خودشان راه ندهند. آنان را به راستگويى و امانت دارى و سكوت و ترك مجادله در كارهاى بيهوده و ديدار و توجه به يكديگر سفارش كن،چرا كه اينها مايه نزديك شدن به من است».[6]
پی نوشت:
[1]ـ امامزادگان رى ،ج 1،ص 78..[2] ـ زندگانى حضرت عبدالعظيم (عليهالسلام)،ص30.
[3]ـ كمالالدين: ج 2، ص 51.
[4] ـ اختران فروزان ري،ص37.
[5]ـ كامل الزيارات،ص 324.
[6] ـ اختصاص، ص 247.
برچسب ها :
صفحه قبل 1 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد